برندسازی یکی از ارکان اصلی توسعۀ اقتصادی و رقابتی است. در ایران اما محدودیتهای ساختاری و فرهنگی، مسیر برندسازی را پیچیده کردهاند. تشدید نوسانات ارزی، تحریمهای بینالمللی و… باعث شده برخی کسبوکارها توان برنامهریزی بلندمدت را نداشته باشند.
برند ملی - بااینحال بازار ایران فرصتهای مهمی هم برای برندهای جدید و بومی فراهم کرده است. این یادداشت ضمن بررسی موانع پیش روی برندسازی در ایران و فرصتهای بالقوۀ موجود، نمونههای موفق ایرانی و راهکارهای علمی برای عبور از چالشها را ارائه میکند.
چالشهای اقتصادی و ساختاری
همگرایی چند عامل کلان، شرایط اقتصادی ناپایدار ایران را تشدید کرده است. نوسانات شدید نرخ ارز و تورم بالا قدرت خرید را کاهش داده و قیمت تمامشدۀ محصولات را بهسرعت تغییر میدهد. در چنین فضایی، عرضۀ محصولات با قیمت مناسب و خلق ارزش افزوده برای مصرفکننده ضرورتی اساسی یافته است.
همزمان، تحریمهای بینالمللی دسترسی شرکتهای ایرانی به فناوریهای روز و امکانات تجارت الکترونیک را محدود کرده است؛ محدودیت پرداختهای بینالمللی و زیرساختهای ناقص پرداخت آنلاین باعث بالا رفتن هزینههای مارکتینگ و کاهش رقابتپذیری در بازارهای جهانی شده است. در نتیجه شرکتها همواره باید استراتژیهای بازاریابی خود را تعدیل و با انعطافپذیری و خلاقیت بازار را تحلیل کنند. ضعف نهادهای تحقیقاتی و بازارسنجی در ایران نیز سبب شده بسیاری از تصمیمات بازاریابی بر پایۀ آزمون و خطا و بدون شناخت کامل از ترجیحات مصرفکننده گرفته شود.
چالشهای فرهنگی و قانونی
در حوزۀ فرهنگی، فقدان اعتماد عمومی به برندهای ایرانی از سالها تجربۀ کالاهای بیکیفیت ناشی شده است. بخش قابلتوجهی از مصرفکنندگان معتقدند کیفیت برخی تولیدات داخلی پایین است و جلب اطمینان با وعدهها و تبلیغات بدون پشتوانه ممکن نیست. همچنین ذهنیت سنتی و محافظهکار برخی مدیران، سرمایهگذاری در برند را هزینۀ اضافی میدانند و برند را جزو دارایی سازمان تلقی نمیکنند.
در بعد قانونی و فرهنگی، مقررات تبلیغاتی ایران حتماً باید با ارزشهای خاصی همسو باشد. برای مثال، تبلیغات نباید سبکهای زندگی «مصرفگرایانه» یا رفتارهای مغایر با هنجارها را ترویج کند. همزمان، سیاستهای ملی بر حمایت از کالای داخلی متمرکز است؛ قوانین تبلیغاتیِ ایران تبلیغات کالاهای خارجی را بسیار محدود کرده و در صورت مجاز بودن، اولویت را به تولیدات داخلی میدهد.
فرصتهای بازار ایران برای برندینگ موفق
در مقابل این موانع، فرصتهای چشمگیری در بازار ایران وجود دارد. جمعیت جوان کشور (حدود ۵۰٪ زیر ۳۰ سال) خواهان محصولات نوآورانه و تجربههای دیجیتال هستند. این نسل میانسالهای شهری بهاصطلاح «نسل موبایلاول» هستند؛ بسیاری از خریدهای این گروه مستقیماً از طریق اپلیکیشنها انجام میشود.
نفوذ بالای اینترنت و شبکههای اجتماعی در ایران، فرصتی برای بازاریابی دیجیتال است: ایرانیان بهطور متوسط روزانه ۱۶۹ دقیقه را در اینترنت سپری میکنند و بیش از دو سوم کاربران به دستکم یکی از روشهای تبلیغات آنلاین اعتماد دارند. بازار تبلیغات دیجیتال ایران نیز در حال رشد است؛ درحالحاضر، تنها حدود ۱۵٪ بازار تبلیغات در حوزۀ دیجیتال است ولی پیشبینی میشود این سهم تا ۵۰٪ افزایش یابد. این روند به برندهای بومی امکان میدهد با بودجههای کمتر نسبت به تبلیغات سنتی، مخاطبان جوان را هدف قرار دهند.
بیشتر بخوانید تبلیغ جنجالی تپسیفود: درسهایی از اشتباهات و موفقیتها در بازاریابی
از سوی دیگر، تحریمها ورود شرکتهای بزرگ خارجی را محدود کرده و خلأ نیاز به برندهای بزرگ جهانی را برای برندهای ایرانی فراهم آورده است. در نتیجه، هر برند با کیفیت میتواند از این فرصت بهره ببرد.
نمونههای موفق ایرانی
با وجود موانع، مثالهایی وجود دارد نشان میدهد که برندهای ایرانی میتوانند در بازار رقابتی موفق عمل کنند. دیجیکالا بهعنوان بزرگترین فروشگاه اینترنتی ایران، بیش از ۵.۵ میلیون بازدید روزانه و حدود ۴۱۸ هزار فروشنده دارد. این شرکت با اضافه کردن میلیونها کالای متنوع و گسترش فعالیتها به حوزههای مالی و لجستیک، هر سال رشد قابلتوجهی را تجربه کرده است. دیجیکالا از دهۀ ۹۰ تاکنون، از خلأ حضور پرقدرت برندهای بینالمللی استفاده کرده و توانسته اعتماد مشتریان را با شفافیت اطلاعات محصولات و ضمانتنامههای قابل استناد به دست آورد.
مثال دیگر، اسنپ است که از سال ۱۳۹۳ رشد چشمگیری داشته است. اسنپ با ایدهای مشابه اوبر و امکاناتی چون پاداشهای متنوع و تبلیغات گسترده توانست در کمتر از چند سال بازار تاکسی اینترنتی را قبضه کند؛ گزارشها نشان میدهد این استارتاپ از اولین ماههای راهاندازی رشد ماهیانۀ حدود ۱۰۰ درصدی داشته و جزو بازیگران اصلی تجارت الکترونیک ایران شده است. اسنپ بعدها حوزۀ فعالیت خود را نیز فراتر برد و خدمات دیگری همچون سفارش غذا، تحویل مرسولات، سوپرمارکت آنلاین، پزشک و مشاور و… ارائه میدهد. این نمونهها نشان میدهد برندهایی که نیاز مردم را شناسایی کنند و با کیفیت و خدمات مناسب عرضه شوند، میتوانند در ایران به موفقیت برسند.
راهکارها برای گذر از چالشها و ساخت برندهای پایدار
برای عبور از مشکلات برندسازی در ایران، راهکارهایی علمی و عملی قابل اجرا وجود دارد. نخست، ضروری است که کسبوکارها بر ارزشآفرینی برای مشتری متمرکز شوند: تحقیق و شناخت دقیق از نیازهای بازار و اولویتبندی کیفیت محصول میتواند اعتماد مصرفکننده را جلب کند. مطالعات نشان میدهد تجربۀ مثبت برند (Brand Experience) تأثیر مستقیمی بر رضایت و اعتماد مشتری دارد. بنابراین برندسازی باید فراتر از تبلیغ صرف، با ایجاد ارتباط عاطفی و ارائۀ خدمات پس از فروش مطلوب همراه باشد.
سرمایهگذاری در تحقیقات بازار داخلی و تحلیل دادههای کاربران به کسبوکارها کمک میکند رفتار مصرفکنندگان را پایش کرده و سریعاً خود را با تغییر سلایق سازگار کنند. افزون بر این، دیجیتال مارکتینگ را باید باتوجهبه محدودیتها بهخوبی مدیریت کرد: شرکتها باید از کانالهای موجود (مانند اینستاگرام و پیامرسانها) و بازاریابی اینفلوئنسرها برای جذب جوانان استفاده کنند و همزمان با تکنیکهای بازاریابی محتوا، آگاهی برند را افزایش دهند. در محیط پر نوسان اقتصادی، انعطافپذیری اهمیت مییابد؛ بهگونهای که استراتژیهای بازاریابی در بازههای کوتاهتر ارزیابی و تعدیل شوند. برای مثال، با تمرکز بر مقولۀ «قیمت مناسب» و بستهبندی خلاقانه میتوان رقابتپذیری را حفظ کرد.
از نظر سازمانی، آموزش مداوم مدیران و تقویت فرهنگ سازمانی برای درک اهمیت برند ضروری است. دورههای تخصصی برندسازی باتوجهبه بازار ایران باید در دستور کار قرار گیرد تا تفکر استراتژیک جایگزین دید کوتاهمدت شود. علاوه بر آن، همکاری بین برندها (مثلاً تشکیل اتحادیههای تضمین کیفیت یا تبلیغات مشترک) میتواند هزینهها را کاهش و اثرگذاری را افزایش دهد.
در نهایت، کسبوکارها میتوانند از مفاهیم برندسازی پایدار بهره گیرند؛ یعنی تمرکز بر مسئولیت اجتماعی، تولید با رعایت استانداردها و ایجاد روایتهای مثبت از برند که علاوه بر مشتریان، سرمایهگذاران و جامعه را هم خوشنود کند. در مجموع، ترکیب کیفیت بالا، نوآوری در بازاریابی دیجیتال و تقویت اعتماد مصرفکننده، کلید ایجاد برندهای پایدار خواهد بود.
جمعبندی و پیشنهادات کاربردی
برندسازی در ایران با موانع فراوانی از جمله ناپایداری اقتصادی، تحریمها، محدودیتهای تبلیغاتی و ضعف اعتماد مواجه است، اما جمعیت جوان، نفوذ تکنولوژی دیجیتال و خلأ برندهای خارجی، زمینۀ رشد برندهای قوی را فراهم کرده است. بر اساس تحلیلهای فوق، پیشنهادهای زیر میتوانند به تقویت برندهای ایرانی کمک کنند:
تمرکز بر کیفیت و خدمات: بهبود کیفیت محصولات داخلی و ارائۀ تضمینهای مناسب برای ایجاد اعتماد مصرفکننده. مطالعۀ مداوم بازخورد مشتریان و ارتقای استانداردها ضروری است.
تقویت بازاریابی دیجیتال: استفاده از شبکههای اجتماعی، تبلیغات هدفمند و بازاریابی محتوا برای دسترسی به نسل جوان. اختصاص درصد بیشتری از بودجۀ تبلیغاتی به پلتفرمهای آنلاین و تحلیل دادههای کاربران.
آموزش و فرهنگسازی: برگزاری کارگاهها و دورههای تخصصی برندسازی برای مدیران و ایجاد آگاهی در مورد ارزش برند بهعنوان سرمایۀ سازمانی.
نوآوری در روایت برند: خلق داستانهایی حول کالای ایرانی (استفاده از مفاهیمی مانند اصالت، تاریخچه یا مسئولیت اجتماعی) تا از طریق بُعد احساسی با مخاطب ارتباط برقرار شود.
همکاری صنعتی: ایجاد ائتلاف یا کنسرسیوم برندهای ایرانی برای تبلیغات مشترک، کاهش هزینههای تحقیق و بازاریابی و تسهیل ورود به بازارهای بینالمللی.
پایش مستمر بازار: انجام تحقیقات بازار و نظرسنجیهای منظم برای شناسایی تغییرات نیازها و سلایق (بهویژه در نسل جوان) و تطبیق سریع استراتژی برندینگ با آنها.
با رعایت این رویکردها و بهرهگیری از درسهای آموختهشده از نمونههای موفق داخلی، میتوان برندهای ایرانی پایداری ایجاد کرد که نهتنها در بازار داخل تثبیت شوند، بلکه در آینده ظرفیت صادراتی داشته باشند. تنها در این صورت است که برندسازی به راهکاری قدرتمند برای ارتقای رقابتپذیری ملی و رشد اقتصادی تبدیل خواهد شد.
کیارش اقبالی