در قرن بیستم متفکران بزرگی منتقد مدرنیته و بنیانهای فکری آن شدند و نارساییهای تفکر معاصر را برملا ساختند. وضع غالب در خود غرب، نقد و بیان ناتوانیها و ضعفهای تفکر مدرن بود. هدف فلسفۀ میانفرهنگی بهعنوان مکتب معرفتی جدیدی که درنتیجۀ ضرورت پاسخ به واقعیت ناهمگون زندگی امروز انسانها به وجود آمده است، برقراری ارتباط صلحآمیز، انساندوستانه و سازنده در عرصۀ تفاوتهای واقعی و اجتنابناپذیر موجود است؛ بهطوریکه این تفاوتها مورد تعرض قرار نگیرند.
برند ملی - پژوهش حاضر با هدف بررسی روند شکلگیری و بسترهای زمینهساز فلسفهورزی میانفرهنگی، نگارش شده است. در این راستا برای جمعآوری اطلاعات از شیوۀ کتابخانهای و روش پژوهش توصیفی استفاده شده است. یافتهها نشان داد سه بستر جزماندیشی دوران مدرنیته شامل کلانروایت، بنیادگرایی و جوهرگرایی از عوامل زمینهساز شکلگیری فلسفۀ میانفرهنگی محسوب میشوند. یافتۀ دیگر پژوهش این بود که فلسفه در بستر فرهنگ به وجود میآید و فلسفهورزی میانفرهنگی نیز از این قاعده مستثنی نیست و دارای بسترهای پدیدارشناختی و هرمنوتیکی است.
مقاله را از اینجا مشاهده و دانلود کنید