مرکز پژوهشهای اتاق ایران ضمن انتشار گزارش " جایگاه ایران در دیپلماسی اقتصادی همسایگان " به بررسی عوامل ساختاری و کارگزاری شکلدهنده به جایگاه ایران در دیپلماسی اقتصادی همسایگان پرداخته است. در بخش نخست این گزارش عوامل ساختاری مورد بحث قرار گرفتهاند. بخش دوم شامل بررسی نگرش همسایگان ایران به دیپلماسی اقتصادی است و نهایتاً در بخش سوم، جایگاه ایران با توجهبه این متغیرها تبیین شده است.
برند ملی - به لحاظ ساختاری همسایگان ایران موقعیتی حاشیهای و قاعده پذیر در نظام تجارت جهانی و بهطورکلی اقتصاد سیاسی بینالملل دارند. سهم محیط همسایگی ایران در اقتصاد جهانی حدود ۵ درصد است. شگفت آنکه این سهم در ۷۰ سال اخیر چندان تغییر نکرده است؛ به دیگر سخن این منطقه در یک وضعیت رکود تاریخی قرار گرفته است. اینکه ایران در دیپلماسی اقتصادی خود، اولویت نخست را برای محیط همسایگی قائل شده است، از این منظر قابل نقد است. به دیگر سخن ایران تنها برای تعامل با ۵ درصد اقتصاد جهانی اولویت قائل شده است دولتهای قاعده پذیر در شرایطی که ایران با هسته اقتصاد سیاسی بینالمللی دچار تعارض و تنش میشود، نمیتوانند پنجره فرصتی باشند.
عامل دیگری که از نظر ساختاری در شکلدهی به جایگاه ایران در دیپلماسی اقتصادی همسایگان اهمیت دارد آنکه در این محیط "دولتها" بازیگران کلیدی در اقتصاد سیاسی کشورها محسوب میشوند. تقریباً در تمامی کشورهای محیط همسایگی ایران نوعی سرمایهداری دولتی حاکم است. نقش کلیدی دولت در اقتصاد سیاسی همسایگان از آن رو اهمیت دارد که تعارضات ژئوپلیتیک ایران و این کشورها به سرعت بر روابط اقتصادی آنها با ایران اثر میگذارد.
افزون بر عوامل ساختاری، از منظر عوامل کارگزاری و نگرش همسایگان به روابط اقتصادی و تجاری با ایران میتوان گفت که کشورهایی همچون ترکیه، پاکستان، امارات عربی متحده و سایر اعضای شورای همکاری خلیجفارس چشماندازهای بلندمدتی را برای شکلدهی برای ارتقاء جایگاه خود در اقتصاد جهانی تعریف کردند. در هیچ یک از چشماندازهای طراحی شده توسط طیفی از همسایگان ایران، منطقه، در اولویت نخست قرار ندارد. بلکه نقشآفرینی در زنجیرههای جهانی ارزش و ارتقای موقعیت این کشورها در این زنجیرهها در کانون توجه قرار دارد. دادههای آماری نیز نشان میدهند، ایران در میان شرکای تجاری کلیدی اغلب کشورهای همسایه قرار ندارد؛ به دیگر سخن ایران بازار صادراتی و وارداتی مهمی برای اغلب همسایگان محسوب نمیشود. موقعیت ضعیف ایران در بازارهای همسایه، یکی دیگر از عواملی است که بر نگرش آنها در قبال ایران تاثیر میگذارد.
سخن آخر اینکه ایران همچون همسایگان کلیدی نیازمند نقشآفرینی در اقتصاد جهانی و در زنجیرههای جهانی ارزش است. محیط همسایگی میتواند به عنوان بخشی از این راهبرد تلقی شود. تمرکز بر محیط همسایگی، به معنای تمرکز بر تنها 5 درصد از اقتصاد جهانی و به بهای نادیدهگرفتن ۹۵ درصد دیگر است.
از اینجا مطالعه و دانلود کنید