اکنون که انقلاب اسلامی از چهل سال اول خود با تمام بحران ها و خطراتش به سلامت عبور کرده و با موفقیت ها، گرفتاری ها و دردها و شادی ها و غم های متعدد دست و پنجه نرم کرده است، حال با جامعه ای جوان و فرصت پنجره جمعیتی، در ابتدای گامی جدید قرار دارد. شروع گام دوم ایران اسلامی همزمان با آغاز قرن ۱۵ هجری شمسی، موعدی منحصربفرد خواهد بود و می تواند نوید بخش تصویرهای شوق انگیز و امید آفرین و تازه شدن احساسات و اراده های اجتماعی برای تغییر ایران آینده باشد. البته که آنسوی دیگری نیز وجود دارد و ما هم اکنون در یک نقطه عطف آیندگی (مطلوب و نامطلوب محتمل) قرار داریم.
برند ملی - تصویر ایران آینده، بستری است که می تواند محل گفت وگو، تعامل، نزاع و نیز اقدامِ تمامی بازیگران پیشرفت باشد؛ چرا که ایران آینده بر پایه دو لنگر عینی (وقایع میدانی و اتفاقات واقعی در جامعه و حاکمیت) و لنگر ذهنی (منظر عمومی آینده در ذهنیت ها و ادراکات) استوار می گردد. هر جامعه ای ناگزیر و خواه، ناخواه در خصوص آینده می اندیشد و برآن مبنا کنشگری می کند؛ در این میان آن چه مهم است هم ذهنی و فهم مشترک جامعه در خصوص آینده و افق زمانی آن است. به نظر وظیفه حکومت ها در این میان، تصریح روایت های ضمنی و ذهنی مردمان در خصوص آینده با ایجاد بسترهای گفتگوهای امیدوار به آینده و آینده نگر، و از طریق ارایه پرسش های جهت آفرین است. از این رو، زمان آن فرارسیده که در این زمان ویژه، بر مهم ترین دستور کار گفتمان جامعه ایران یعنی تصویر «ایران آینده» تصریح گردد. منشور پیش رو بر این مبنا، بیش از آن که در مقام ارائه تصویر ایران آینده باشد درصدد ارائه مهم ترین محورهای چرخش های تحول آفرین است. سخنی تازه که هم محرک اراده ها باشد و هم واقع بینانه. شاید که نخبگان و حکمرانان دلسوز، بتوانند از عهده این وظیفه به خوبی به در آیند.
مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی این منشور را منتشر کرده است.